فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cask

kæsk kɑːsk

معنی و نمونه‌جمله

noun

بشکه، خمره چوبی، چلیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They drank a whole cask of wine.

آن‌ها یک بشکه کامل شراب نوشیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cask

  1. noun rounded container for liquids
    Synonyms:
    barrel keg vat tun butt pipe hogshead firkin barrelet

ارجاع به لغت cask

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cask» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cask

لغات نزدیک cask

پیشنهاد بهبود معانی