Canteen

kænˈtiːn kænˈtiːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    canteens
ذخیره در لغات برگزیده

معنی

noun B1
قمقمه، فروشگاه یا رستوران، سربازخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canteen

  1. noun portable kitchen
    Synonyms:
    snack bar snack shop mobile kitchen chuck wagon
  1. noun container for liquids, used in travels
    Synonyms:
    bottle flask jug water bottle thermos flacon flasket bota

ارجاع به لغت canteen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canteen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canteen

لغات نزدیک canteen

پیشنهاد بهبود معانی