گذشتهی ساده:
bottledشکل سوم:
bottledسومشخص مفرد:
bottlesوجه وصفی حال:
bottlingشکل جمع:
bottlesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس - عامیانه) جازدن، لنگ انداختن، زه زدن
1- احاطه کردن، گیرانداختن (قوای دشمن و غیره) 2- (احساسات و غیره) سرکوب کردن
(کودک را) با بطری شیر دادن (در مقابل شیر دادن با پستان)
(انگلیس - عامیانه) سبز تیره
(انگلیس - عامیانه) شجاعت
(امریکا - عامیانه) در خوردن مشروب الکلی زیاده روی کردن، حسابی دم به خمره زدن
(عامیانه) به بطری (مشروب) پناه بردن، مشروب زیاد خوردن
(کودک) شیرخوار از بطری، میخواره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bottle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bottle