فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bottle Up

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bottled up
  • شکل سوم:

    bottled up
  • سوم‌شخص مفرد:

    bottles up
  • وجه وصفی حال:

    bottling up

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
(احساسات، عواطف و...) سرکوب کردن، بروز ندادن، ابراز نکردن، در دل نگه‌داشتن، توی خود ریختن، فروخوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Bottling up emotions can lead to stress and anxiety.
- سرکوب کردن احساسات می‌تواند به استرس و اضطراب منجر شود.
- Don’t bottle up your frustration; share it with someone you trust.
- ناامیدی‌ات را در دل نگه ندار؛ آن را با کسی که به او اعتماد داری، در میان بگذار.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bottle up

  1. phrasal verb to keep (a feeling, emotion, or reaction) inside and not express it openly; to suppress or hide one's emotions
    Synonyms:
    restrain check contain restrict repress hold back suppress curb hold in keep back enclose trap corner entrap shut in collar hold down cramp coop up cover up keep secret box up cork bring to naught keep feeling inside oneself
    Antonyms:
    reveal tell confide

ارجاع به لغت bottle up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bottle up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bottle-up

لغات نزدیک bottle up

پیشنهاد بهبود معانی