فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bottle Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    1- احاطه کردن، گیرانداختن (قوای دشمن و غیره) 2- (احساسات و غیره) سرکوب کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bottle up

  1. verb hold in check
    Synonyms: box up, bring to naught, check, collar, contain, coop up, cork, corner, cover up, cramp, curb, enclose, entrap, hold back, hold down, hold in, keep back, keep feeling inside oneself, keep secret, repress, restrain, restrict, shut in, suppress, trap
    Antonyms: confide, reveal, tell

ارجاع به لغت bottle up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bottle up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bottle-up

لغات نزدیک bottle up

پیشنهاد بهبود معانی