امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hutch

hʌtʃ hʌtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
قفس، جعبه، صندوق، کلبه، خانه کوچک، نوعی پیمانه قدیمی زغال‌سنگ و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hutch

  1. noun a cupboard
    Synonyms:
    sideboard buffet cabinet

ارجاع به لغت hutch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hutch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hutch

لغات نزدیک hutch

پیشنهاد بهبود معانی