فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Hutch

hʌtʃ hʌtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun verb - transitive
    قفس، جعبه، صندوق، کلبه، خانه کوچک، نوعی پیمانه قدیمی زغال‌سنگ و غیره
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hutch

  1. noun a cupboard
    Synonyms: sideboard, buffet, cabinet

ارجاع به لغت hutch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hutch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hutch

لغات نزدیک hutch

پیشنهاد بهبود معانی