امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hut

hʌt hʌt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    huts

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb countable B1
کلبه، کاشانه، الونک، در کلبه جا دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- shepherds' hut
- آلونک شبانان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hut

  1. noun tiny, often roughly built, house
    Synonyms:
    box bungalow cabana cabin camp chalet cot cottage crib den dugout dump hovel hutch lean-to lodge log house pigeonhole rathole refuge shack shanty shed shelter summer house tepee wigwam

ارجاع به لغت hut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hut

لغات نزدیک hut

پیشنهاد بهبود معانی