فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dugout

ˈdʌɡaʊt ˈdʌɡaʊt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

قایقی که با گود کردن تنه ی درخت ساخته شود، کنده ناو

noun countable

پناهگاه نظامی که پای تپه و غیره می کنند و روی آن را طاق می زنند و استتار می کنند، جان پناه، سنگر، کاویدگاه، حفر شده، کنده شده، پناهگاه موقتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Ali sat in the dugout.

علی در پناهگاه نشست.

noun countable

نیمکت ذخیره

They gave him a standing ovation from the dugout.

آنها او را از نیمکت ذخیره تشویق کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dugout

  1. noun a fortification of earth; mostly or entirely below ground
    Synonyms:
    shelter bunker excavation hollow cave burrow cellar foxhole abri dugout canoe boat canoe pirogue

ارجاع به لغت dugout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dugout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dugout

لغات نزدیک dugout

پیشنهاد بهبود معانی