گذشتهی ساده و شکل سوم فعل dig
The man dug a hole two feet deep.
مرد حفرهای به عمق دو فوت [۶۰/۹۶ سانتیمتر] کند.
The dog dug a hole in the garden searching for buried treasure.
او حفرهای در باغ حفر کرد و به دنبال گنج مدفون گشت.
جانورشناسی پستان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cow's dugs were like two full, pendulous sacks.
پستانهای گاو، مانند دو کیسهی پر و آویزان بودند.
The udder of a cow can hold several gallons of milk at a time.
پستان گاو میتواند چندین گالن شیر را در یک زمان در خود نگه دارد.
ممه (زن)
He loves to suck her dugs.
دوست داره ممههاش رو بمکه.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dug» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dug