امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kent

kent kent
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

کنت (نام بخشی از جنوب خاوری انگلیس که در عهد باستان کشور پادشاهی بود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kent

  1. verb To perceive and recognize the meaning of
    Synonyms:
    twigged savvied understood taken sensed seen read grasped gotten followed fathomed conceived comprehended compassed caught apprehended accepted
  1. verb To apprehend (images) by use of the eyes
    Synonyms:
    seen perceived beheld
  1. verb To perceive directly with the intellect
    Synonyms:
    understood known grasped fathomed comprehended compassed apprehended
  1. noun United States painter noted for his woodcuts (1882-1971)
    Synonyms:
    rockwell kent

ارجاع به لغت kent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kent

لغات نزدیک kent

پیشنهاد بهبود معانی