با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Known

noʊn nəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    know
  • گذشته‌ی ساده:

    knew
  • سوم‌شخص مفرد:

    knows
  • وجه وصفی حال:

    knowing
  • شکل جمع:

    knowns
  • صفت تفضیلی:

    more known
  • صفت عالی:

    most known

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
شناخته، شناخته‌شده، دانسته، واثق، معروف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The causes of this disease are thoroughly known.
- علل این بیماری کاملاً شناخته شده‌ است.
- a known expert
- کارشناس معروف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد known

  1. adjective famous, popular
    Synonyms: accepted, acknowledged, admitted, avowed, celebrated, certified, common, confessed, conscious, down pat, established, familiar, hackneyed, manifest, noted, notorious, obvious, patent, plain, proverbial, published, received, recognized, well-known
    Antonyms: obscure, unknown

لغات هم‌خانواده known

ارجاع به لغت known

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «known» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/known

لغات نزدیک known

پیشنهاد بهبود معانی