فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Known

noʊn nəʊn

مصدر:

know

گذشته‌ی ساده:

knew

سوم‌شخص مفرد:

knows

وجه وصفی حال:

knowing

شکل جمع:

knowns

صفت تفضیلی:

more known

صفت عالی:

most known

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

شناخته، شناخته‌شده، دانسته، واثق، معروف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The causes of this disease are thoroughly known.

علل این بیماری کاملاً شناخته شده‌ است.

a known expert

کارشناس معروف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد known

  1. adjective famous, popular
    Synonyms:
    well-known familiar common established accepted recognized celebrated noted admitted obvious conscious plain manifest acknowledged avowed confessed certified published received patent proverbial hackneyed down pat notorious
    Antonyms:
    unknown obscure

لغات هم‌خانواده known

ارجاع به لغت known

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «known» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/known

لغات نزدیک known

پیشنهاد بهبود معانی