امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Patent

ˈpætnt ˈpeɪtnt / / ˈpæ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    patented
  • شکل سوم:

    patented
  • سوم‌شخص مفرد:

    patents
  • وجه وصفی حال:

    patenting
  • شکل جمع:

    patents

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ثبت اختراع، حق امتیاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- letters patent
- نامه‌ی ثبت اختراع
- The patent application was carefully reviewed by the patent office.
- درخواست ثبت اختراع به‌دقت توسط اداره‌ی ثبت اختراع بررسی شد.
noun uncountable
چرم براق، ورنی
- Her purse was made of luxurious patent leather.
- کیف او از چرم براق ساخته شده بود.
- She loved the shiny look of patent leather shoes.
- او ظاهر براق کفش‌های ورنی را دوست داشت.
verb - transitive
ثبت کردن (اختراع و ...)، حق انحصاری گرفتن، به ثبت رساندن
- She patented the invention in her own name.
- او اختراع را به نام خودش به ثبت رساند.
- In order to prevent plagiarism, it's crucial to patent your unique ideas.
- به‌منظور جلوگیری از سرقت ادبی، ثبت کردن ایده‌های منحصربه‌فرد خود بسیار مهم است.
adjective formal
آشکار، واضح، محسوس
- patent stupidity
- حماقت آشکار
- a patent lie
- دروغ واضح
adjective
دارای حق امتیاز، امتیازی، (به‌وسیله‌ی حق امتیاز) محفوظ‌مانده، دارای حق انحصاری، انحصاری
- patent medicine
- داروی انحصاری
- patent law
- قوانین مربوط به ثبت اختراع و حقوق انحصاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد patent

  1. adjective unconcealed, conspicuous
    Synonyms:
    apparent barefaced blatant clear clear-cut controlled crystal clear distinct downright evident exclusive flagrant glaring gross indisputable limited manifest obvious open open and shut palpable plain prominent rank straightforward transparent unequivocal unmistakable
    Antonyms:
    concealed hidden inconspicuous
  1. noun copyright on an invention
    Synonyms:
    charter concession control franchise license limitation privilege protection

ارجاع به لغت patent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patent

لغات نزدیک patent

پیشنهاد بهبود معانی