صفت تفضیلی:
more apparentصفت عالی:
most apparentپیدا، آشکار، ظاهر، معلوم، واضح، مسلم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His sorrow was apparent in everything he did.
غم او از رفتارش پیدا بود.
It is apparent that you are not in favor of my proposal.
معلوم است که با پیشنهاد من موافق نیستید.
for no apparent reason
بدون دلیل آشکار
his apparent lack of a sense of responsibility
فقدان ظاهری حس مسئولیت در او
The answer to this question is apparent.
جواب این سوال واضح است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apparent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apparent