غیرمبهم، بدون ابهام، شفاف، روشن، واضح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The terms of the contract were written in unambiguous language to avoid any misunderstandings.
مفاد قرارداد برای جلوگیری از هرگونه سوءتفاهم به زبانی واضح نوشته شده بود.
The company's mission statement was unambiguous, outlining their goals and values.
بیانیهی مأموریت شرکت شفاف بود و اهداف و ارزشهای آنها را خلاصهوار شرح میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unambiguous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unambiguous