صفت تفضیلی:
more ambiguousصفت عالی:
most ambiguousمبهم، (کلام) دوپهلو، چندپهلو، دارای دو یا چند معنی، گنگ
She gave an ambiguous nod.
سرش را به طور مبهمی تکان داد.
the diplomat's ambiguous remarks
سخنان دوپهلوی دیپلمات
(جانورشناسی - گیاهشناسی - قابل ردهبندی در دو یا چند نوع یا طبقه) نامشخص، چند رده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an ambiguous insect
حشرهی چند رده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ambiguous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambiguous