فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ambiguous

æmˈbɪɡjuəs æmˈbɪɡjuəs

صفت تفضیلی:

more ambiguous

صفت عالی:

most ambiguous

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

مبهم، (کلام) دوپهلو، چندپهلو، دارای دو یا چند معنی، گنگ

She gave an ambiguous nod.

سرش را به طور مبهمی تکان داد.

the diplomat's ambiguous remarks

سخنان دوپهلوی دیپلمات

adjective

(جانورشناسی - گیاه‌شناسی - قابل رده‌بندی در دو یا چند نوع یا طبقه) نامشخص، چند رده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

an ambiguous insect

حشره‌ی چند رده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ambiguous

  1. adjective having more than one meaning
    Synonyms:
    vague uncertain unclear equivocal doubtful questionable obscure indefinite enigmatic puzzling indeterminate inconclusive dubious muddy opaque unintelligible inexplicit enigmatical cryptic tenebrous clear as dishwater
    Antonyms:
    clear definite explicit lucid

لغات هم‌خانواده ambiguous

  • adjective
    ambiguous

ارجاع به لغت ambiguous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambiguous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambiguous

لغات نزدیک ambiguous

پیشنهاد بهبود معانی