با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Opaque

oʊˈpeɪk əʊˈpeɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    opaqued
  • شکل سوم:

    opaqued
  • سوم‌شخص مفرد:

    opaques
  • وجه وصفی حال:

    opaquing
  • صفت تفضیلی:

    more opaque
  • صفت عالی:

    most opaque

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective adverb
مات، غیرشفاف، مبهم، کدر، شیشه یا رنگ مات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- opaque windowpane
- شیشه‌ی مات پنجره
- the opaque memories of his childhood
- خاطرات مبهم کودکی او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opaque

  1. adjective clouded, muddy
    Synonyms: blurred, cloudy, dark, darkened, dim, dirty, dull, dusky, filmy, foggy, frosty, fuliginous, gloomy, hazy, impenetrable, lusterless, misty, muddied, murky, nontranslucent, nontransparent, nubilous, obfuscated, shady, smoky, sooty, thick, turbid
    Antonyms: clear, lucid, translucent, transparent, unclouded
  2. adjective hard to understand
    Synonyms: abstruse, amphibological, arcane, baffling, concealed, cryptic, difficult, enigmatic, equivocal, imperceptive, incomprehensible, nubilous, obscure, obtuse, perplexing, purblind, tenebrous, uncertain, unclear, unfathomable, unintelligible, vague
    Antonyms: clear, crystal-clear, easy, unambiguous, understandable

Collocations

ارجاع به لغت opaque

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opaque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opaque

لغات نزدیک opaque

پیشنهاد بهبود معانی