Perplexing

pərˈpleksɪŋ pəˈpleksɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    perplexed
  • شکل سوم:

    perplexed
  • سوم‌شخص مفرد:

    perplexes

معنی

گیج‌کننده، پیچیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perplexing

  1. adjective difficult to understand
    Synonyms: baffling, beyond one, complicated, confusing, convoluted, disconcerting, impenetrable, intricate, involved, knotty, mind-bending, mysterious, mystifying, paradoxical, puzzling, taxing, thorny, worrying

ارجاع به لغت perplexing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perplexing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perplexing

لغات نزدیک perplexing

پیشنهاد بهبود معانی