صفت تفضیلی:
more mysteriousصفت عالی:
most mysteriousاسرارآمیز، مرموز، مبهم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He died of a mysterious disease.
بر اثر بیماری اسرارآمیزی مرد.
She smiled mysteriously but did not say anything.
او لبخند مرموزی زد؛ ولی چیزی نگفت.
a mysterious person
آدم مرموز
a mysterious murder
قتل اسرارآمیز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mysterious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mysterious