بهطور مرموز، بهشکل اسرارآمیز، بهطور عجیب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The clock mysteriously stopped working at midnight.
ساعت در نیمهشب بهطور مرموزی از کار افتاد.
Mahsa looked at him mysteriously, as if hiding a secret.
مهسا بهطور عجیبی به او نگاه کرد، انگار رازی را پنهان میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mysteriously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mysteriously