شکل جمع:
mysteriesرمز، راز، سر، معما
Her death is still a mystery.
مرگ او هنوز بهصورت راز باقی مانده است.
neither you nor I know the eternal mysteries
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
the mystery of life
راز حیات
Her disappearance is a mystery to me.
ناپدیدشدن او برایم اسرارآمیز است.
a mystery story
داستان پر معما
the Mithra mysteries of ancient Persia
مراسم سری میتراپرستی در ایران باستان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mystery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mystery