با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Sphinx

sfɪŋks sfɪŋks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مجسمه‌ی ابوالهول، مجسمه‌ی اِسفینکس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Scholars have spent years studying the symbolism behind the sphinx's hybrid form, seeking to unravel its deeper meaning.
- محققان سال‌ها را صرف مطالعه‌ی نماد پشت شکل دورگه‌ی مجسمه‌ی ابوالهول کرده‌اند و به‌دنبال کشف معنای عمیق‌تر آن هستند.
- The sphinx guarded the entrance to the ancient temple with its fierce lion's body and enigmatic human face.
- مجسمه‌ی ابوالهول با بدن شیر خشن و چهره‌ی مرموز انسان از ورودی معبد باستانی نگهبانی می‌کرد.
noun countable
(اسطوره‌شناسی) ابوالهول، اسفینکس
- In Greek mythology, Oedipus encountered the sphinx on his way to Thebes.
- در اساطیر یونانی، اودیپ در راه خود به تبس با ابوالهول روبه‌رو شد.
- The ancient Greeks believed that the sphinx possessed great wisdom and knowledge.
- یونانیان باستان بر این باور بودند که ابوالهول دارای خرد و دانش زیادی است.
noun countable
انسان عجیب، فرد مرموز
- He was known as the sphinx of the town, a man of few words and endless secrets.
- او به‌عنوان فرد مرموز شهر، یعنی مردی کم‌حرف و با رازهای بی‌پایان شناخته می‌شد.
- She is a sphinx with attractive features.
- او یک انسان عجیب با ویژگی‌های جذاب است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sphinx

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sphinx» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sphinx

لغات نزدیک sphinx

پیشنهاد بهبود معانی