متصوف، اهل تصوف، اهل سر، رمزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the mystic rites of Dionysus
مراسم رازگونهی دیونیسوس
mystic powers
نیروهای نهفته و مرموز
the mystic words of a man called Shams Tabrizi
کلمات عارفانه مردی بهنام شمس تبریزی
the mystic beauty of that starry sky
زیبایی اعجابانگیز آن آسمان پرستاره
mystic numbers
اعداد جادویی
a mystic state
حالت عرفانی
His father was a famed mystic.
پدرش صوفی معروفی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mystic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mystic