امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mystical

    ˈmɪstɪkl ˈmɪstɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more mystical

    • صفت عالی:

      most mystical

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    عرفانی، باطنی، رمزی، سرّی، درونی، استعاری، پوشیده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - the mystical religions of the East
    - ادیان عرفانی خاور‌زمین
    - Attar's mystical poetry
    - اشعار عرفانی (شیخ) عطار
    - the mystical style of William Blake
    - سبک استعاری ویلیام بلیک
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mystical

    1. adjective secret, esoteric
      Synonyms:
      hidden mysterious cryptic occult arcane enigmatical esoteric impenetrable unknowable abstruse inscrutable supernatural spiritual magical magic imaginary nonrational visionary transcendental otherworldly preternatural metaphysical paranormal unaccountable cabalistic necromantic numinous telestic thaumaturgic wizardly anagogic sorcerous quixotic
      Antonyms:
      natural palpable undisguised knowable

    ارجاع به لغت mystical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mystical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mystical

    لغات نزدیک mystical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی