Quixotic

kwɪkˈsɑːt̬ɪk kwɪkˈsɒtɪk
آخرین به‌روزرسانی:
  • adjective
    خیال‌پرست، آرمان گرای، ناواقع‌بین، ایده‌آلیست
    • - This is a vast, exciting and some say quixotic project.
    • - این پروژه‌ای گسترده، هیجان‌انگیز و برخی می‌گویند پروژه آرمان‌گرایی است.
    • - He began a quixotic search for the mother who abandoned him.
    • - او جستجویی غیرواقع‌بینانه را به دنبال مادری که او را رها کرده بود شروع کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quixotic

  1. adjective idealistic
    Synonyms: chimerical, chivalrous, dreaming, dreamy, foolish, impetuous, impractical, impulsive, romantic, starry-eyed, unrealistic, utopian, visionary

ارجاع به لغت quixotic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quixotic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quixotic

لغات نزدیک quixotic

پیشنهاد بهبود معانی