امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foolish

ˈfuːlɪʃ ˈfuːlɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more foolish
  • صفت عالی:

    most foolish

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
نابخرد، نادان، جاهل، ابله، احمق، ابلهانه، مزخرف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a foolish man
- مرد ابله
- to spend one's money foolishly
- پول خود را احمقانه خرج کردن
- a foolish mistake
- اشتباه احمقانه
- a foolish hat
- کلاه مضحک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foolish

  1. adjective nonsensical, idiotic
    Synonyms:
    absurd asinine brainless cockamamy crazy daffy daft dippy doltish dotty fantastic fatuous feebleminded half-baked half-witted harebrained ill-advised ill-considered imbecilic imprudent incautious indiscreet injudicious insane irrational jerky kooky loony ludicrous lunatic mad moronic nerdy nutty preposterous ridiculous senseless short-sighted silly simple stupid unintelligent unreasonable unwise wacky weak witless zany
    Antonyms:
    careful cautious circumspect prudent sensible serious thoughtful unfoolish wise

ارجاع به لغت foolish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foolish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foolish

لغات نزدیک foolish

پیشنهاد بهبود معانی