نیمپخته، (مجازاً) ناپخته، ناقص، خل، بیتجربه، خام
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The potato is half baked.
سیبزمینی نیمهپخته است.
a half-baked plan
نقشهی حسابنشده
half-baked thoughts
اندیشههای نسنجیده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «half-baked» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/half-baked