زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Retarded

rɪˈtɑːrdɪd rɪˈtɑːdɪd

سوم‌شخص مفرد:

retards

وجه وصفی حال:

retarding

معنی retarded | جمله با retarded

adjective

ناپسند عقب‌افتاده، کندذهن، کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The teacher explained that using the word "retarded" to describe someone with a disability is offensive and disrespectful.

معلم توضیح داد که استفاده از واژه‌ی «عقب‌افتاده» برای توصیف شخصی که معلولیت دارد، توهین‌آمیز و نامحترمانه است.

the student's retarded progress in math

پیشرفت کند دانش‌آموز در ریاضی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد retarded

  1. adjective limited
    Synonyms:
    stupid slow dull simple weak defective backward opaque dim dummy dopey moronic subnormal feeble-minded half-witted simple-minded dim-witted lamebrained birdbrained dumbbell numbskull pinhead dumdum dumbo touched mentally defective underachieving held back imbecile gorked yo-yo sappy retardo exceptional

سوال‌های رایج retarded

وجه وصفی حال retarded چی میشه؟

وجه وصفی حال retarded در زبان انگلیسی retarding است.

سوم‌شخص مفرد retarded چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد retarded در زبان انگلیسی retards است.

ارجاع به لغت retarded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retarded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retarded

لغات نزدیک retarded

پیشنهاد بهبود معانی