Pinhead

ˈpɪnhed ˈpɪnhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سر سنجاق، چیز کوچک و ناچیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pinhead

  1. noun An ignorant or foolish person
    Synonyms: clown, dunce, dumbbell, fool, insignificant, dummy, small, dope, stupid, tiny, boob, booby

ارجاع به لغت pinhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pinhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pinhead

لغات نزدیک pinhead

پیشنهاد بهبود معانی