۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Tiny

ˈtaɪni ˈtaɪni

صفت تفضیلی:

tinier

صفت عالی:

tiniest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

ریز، خرد، کوچولو، بسیار کوچک، کم، ناچیز، بسیار اندک، نیم‌وجبی، نقلی، فسقلی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a tiny baby

نوزاد کوچولو

His income is tiny.

درآمد او بسیار کم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

If I make a tiny mistake, he yells at me

اگر اشتباه کوچکی مرتکب شوم، سرم داد می‌زند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tiny

  1. adjective very small
    Synonyms:
    little small mini minute wee slight puny petite minuscule miniature negligible insignificant diminutive pocket pint-sized pocket-size microscopic midget trifling itsy-bitsy itty-bitty teeny bitsy bitty minikin pee-wee teensy teensy-weensy yea big Lilliputian infinitesimal minimum minuscular
    Antonyms:
    big large huge great enormous gigantic vast

سوال‌های رایج tiny

صفت تفضیلی tiny چی میشه؟

صفت تفضیلی tiny در زبان انگلیسی tinier است.

صفت عالی tiny چی میشه؟

صفت عالی tiny در زبان انگلیسی tiniest است.

ارجاع به لغت tiny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tiny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tiny

لغات نزدیک tiny

پیشنهاد بهبود معانی