صفت تفضیلی:
more negligibleصفت عالی:
most negligibleصرفنظرکردنی، قابل اغماض، چشمپوشیدنی، قابل چشم پوشیدن، بیاهمیت، ناچیز، جزئی، کوچک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The error in the calculations was negligible and did not significantly affect the final results.
خطا در محاسبات صرفنظر کردنی بوده و تأثیر قابل توجهی بر نتایج نهایی نداشته است.
The cost of printing the flyers was negligible compared to the revenue generated from the event.
هزینهی چاپ آگهیها در مقایسه با درآمد حاصل از این رویداد ناچیز بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «negligible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negligible