با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Negligible

ˈneɡlɪdʒəbl ˈneɡlɪdʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more negligible
  • صفت عالی:

    most negligible

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
صرف‌نظرکردنی، قابل اغماض، چشم‌پوشیدنی، قابل چشم‌ پوشیدن، بی‌اهمیت، ناچیز، جزئی، کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The error in the calculations was negligible and did not significantly affect the final results.
- خطا در محاسبات صرف‌نظر کردنی بوده و تأثیر قابل توجهی بر نتایج نهایی نداشته است.
- The cost of printing the flyers was negligible compared to the revenue generated from the event.
- هزینه‌ی چاپ آگهی‌ها در مقایسه با درآمد حاصل از این رویداد ناچیز بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد negligible

  1. adjective insignificant
    Synonyms: imperceptible, inconsequential, minor, minute, off, outside, petty, remote, slender, slight, slim, small, trifling, trivial, unimportant
    Antonyms: important, major, significant

ارجاع به لغت negligible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «negligible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/negligible

لغات نزدیک negligible

پیشنهاد بهبود معانی