فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Negotiable

nəˈɡoʊʃiə nɪˈɡəʊʃiəbl / / -ʃə-

صفت تفضیلی:

more negotiable

صفت عالی:

most negotiable

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قابل‌ مذاکره، قابل‌ مذاکره، اصلاح‌پذیر، انعطاف‌پذیر، قابل‌ بحث، توافقی

Our borders are not negotiable.

مرزهای ما قابل‌بحث نیستند.

The price is negotiable, so feel free to make an offer.

قیمت قابل مذاکره است؛ پس درصورت تمایل پیشنهاد بدهید.

adjective

اقتصاد قابل پرداخت، قابل تبدیل به پول نقد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The salary for the position is negotiable based on experience and qualifications.

حقوق این موقعیت براساس تجربه و مدرک قابل پرداخت می‌باشد.

The price of the car was negotiable.

قیمت ماشین قابل پرداخت بود.

adjective

اقتصاد قابل معامله، قابل دادوستد

negotiable papers

اوراق (بهادار) قابل دادوستد

She refused to accept any offer that wasn't negotiable.

او از پذیرش هر پیشنهادی که قابل معامله نبود خودداری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد negotiable

  1. adjective capable of being passed, traversed, or crossed
    Synonyms:
    passable navigable transferable transferrable assignable conveyable debatable variable transactional on-the-table

ارجاع به لغت negotiable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «negotiable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negotiable

لغات نزدیک negotiable

پیشنهاد بهبود معانی