گذشتهی ساده:
negotiatedشکل سوم:
negotiatedسومشخص مفرد:
negotiatesوجه وصفی حال:
negotiatingگفتوگو کردن، مذاکره کردن، چانه زدن
He wanted to negotiate before naming a price.
او میخواست قبل از ذکر قیمت چک و چانه بزند.
teachers are negotiating for higher salaries.
معلمان برای دریافت حقوق بیشتر در حال مذاکرهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «negotiate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negotiate