گذشتهی ساده:
concludedشکل سوم:
concludedسومشخص مفرد:
concludesوجه وصفی حال:
concludingبه پایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They concluded a new agreement with Iran.
آنها با ایران قرارداد جدیدی بستند.
After reading her letter, I concluded that she is against their marriage.
پس از خواندن نامهاش به این نتیجه رسیدم که با ازدواج آنها مخالف است.
He concluded his essay with a poem by Sa'di.
او مقالهی خود را با شعری از سعدی خاتمه داد.
his concluding remarks
سخنان پایانی او
The meeting concluded amidst the audience's applause.
جلسه در میان کف زدن حضار خاتمه یافت.
We concluded to go on a trip.
تصمیم گرفتیم به سفر برویم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conclude» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conclude