گذشتهی ساده:
carried outشکل سوم:
carried outسومشخص مفرد:
carries outوجه وصفی حال:
carrying outبه انجام رسانیدن، انجام دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company will carry out a survey to assess customer satisfaction.
شرکت نظرسنجیای برای ارزیابی رضایت مشتری انجام خواهد داد.
The police are carrying out an investigation into the robbery.
پلیس درحال انجام تحقیقات در مورد سرقت است.
He carried out all of his plans.
همهی نقشههای خود را به انجام رسانید.
The government plans to carry out reforms in the education system.
دولت قصد دارد اصلاحاتی را در سیستم آموزشوپرورش انجام دهد.
تلافی کردن، انتقام گرفتن
انجام تحقیقات بازار
انجام دادن تحقیق، به انجام رساندن بازرسی
انجام دادن یک پروژه تحقیقاتی
انجام دادن یک مطالعه/تحقیق
انجام دادن کار
انجام ارزیابی ریسک
انجام دادن یک نظرسنجی/تحقیق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carry out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carry-out