وجه وصفی حال:
reckoningتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به حساب آوردن (در زمرهی چیزی)، پنداشتن، شمردن
1- جوابگوی کسی بودن، با کسی سروکار داشتن
2- به حساب آوردن، حساب (چیزی را) کردن
حساب چیزی را نکردن، متوجه چیزی نبودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reckon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reckon