آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Believe

    bəˈliːv bəˈliːv

    گذشته‌ی ساده:

    believed

    شکل سوم:

    believed

    سوم‌شخص مفرد:

    believes

    وجه وصفی حال:

    believing

    معنی believe | جمله با believe

    verb - transitive A2

    راست پنداشتن،باور کردن، گمان داشتن، فرض کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    I believed his words.

    حرف‌هایش را باور کردم.

    We believed him dead.

    گمان می‌کردیم مرده است.

    verb - intransitive

    معتقد بودن، اعتقاد داشتن، عقیده داشتن، اعتقاد کردن،، پنداشتن، فکر کردن، ایمان آوردن، ایمان داشتن،اطمینان کردن به، اعتماد داشتن به

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    I believe in his honesty.

    من به صداقت او اطمینان دارم.

    I believe in God.

    به خدا ایمان دارم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Do you believe in ghosts?

    به ارواح اعتقاد داری؟

    I believe she is American.

    فکر می‌کنم امریکایی باشد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد believe

    1. verb trust, rely on
      Synonyms:
      trust rely on credit accept consider think regard count on reckon on have faith in have hold take for granted suppose presume true take it be certain of be convinced of place confidence in affirm admit give credence to understand accredit deem conclude posit postulate presuppose swear by take at one’s word attach weight to keep the faith have no doubt buy be credulous fall for lap up swallow take as gospel conceive rest assured
      Antonyms:
      distrust disbelieve
    1. verb assume or suppose
      Synonyms:
      think suppose assume expect imagine presume guess feel consider understand reckon judge hold take deem gather suspect maintain credit speculate postulate conjecture

    Collocations

    it is not believable

    باور کردنی نیست

    Idioms

    believe it or not

    می‌خوای باور کن می‌خوای باور نکن، شاید باورت نشه، (تأکید) واقعاً

    believe me

    باور کنید، باور کن

    i can't believe my eyes (or ears)

    نمی‌توانم آنچه را که می‌بینم (یا می شنوم) باور کنم

    لغات هم‌خانواده believe

    noun
    belief, disbelief, believer
    adjective
    believable, disbelieving
    verb - transitive
    believe
    adverb
    unbelievably

    سوال‌های رایج believe

    گذشته‌ی ساده believe چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده believe در زبان انگلیسی believed است.

    شکل سوم believe چی میشه؟

    شکل سوم believe در زبان انگلیسی believed است.

    وجه وصفی حال believe چی میشه؟

    وجه وصفی حال believe در زبان انگلیسی believing است.

    سوم‌شخص مفرد believe چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد believe در زبان انگلیسی believes است.

    ارجاع به لغت believe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «believe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/believe

    لغات نزدیک believe

    • - belief
    • - believable
    • - believe
    • - believe in
    • - believe it or not
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.