با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Count On

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از count upon به‌جای count on نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
روی کسی یا چیزی حساب باز کردن، اعتماد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I'll be back. You can count on it.
- برمی‌گردم. می‌تونی رو حرفم حساب کنی.
- Don't count upon Lillian.
- روی لیلیان حساب باز نکن.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد count on

  1. phrasal verb rely
    Synonyms: aim for, bank on, bargain for, believe, believe in, bet on, count upon, depend on, expect from, heed, lean on, plan on, reckon on, rest on, score, stake on, swear by, tab, trust
    Antonyms: disbelieve, distrust, doubt, mistrust, not expect
  2. verb depend on; rely
    Synonyms: aim for, bank on, bargain for, believe, believe in, bet bottom dollar, bet on, expect from, heed, lean on, pin faith on, place confidence in, plan on, reckon on, rest on, score, stake on, swear by, tab, take as gospel truth, take for granted, take on trust, trust
    Antonyms: disbelieve, distrust, not expect

ارجاع به لغت count on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «count on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/count-on

پیشنهاد بهبود معانی