گذشتهی ساده:
tabbedشکل سوم:
tabbedوجه وصفی حال:
tabbingشکل جمع:
tabsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پاییدن، پیگیری کردن، زیر نظر داشتن
هزینه یا صورتحساب و غیره را پرداختن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tab» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tab