پاییدن، پیگیری کردن، زیر نظر داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It's important to keep tabs on your expenses.
مهم است که هزینههای خود را زیر نظر داشته باشید.
The teacher will keep tabs on the students' attendance this semester.
معلم در این ترم حضور دانشآموزان را پیگیری خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «keep tabs on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keep-tabs-or-a-tab-on