فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Invoice

ˈɪnvɔɪs ˈɪnvɔɪs

شکل جمع:

invoices

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive countable

فاکتور، صورت حساب، سیاهه، صورت، صورت کردن، فاکتورنوشتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

We will be invoicing you separately for these items.

برای این اقلام جداگانه برایتان صورت حساب خواهیم فرستاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد invoice

  1. noun itemized bill
    Synonyms:
    bill account statement check note bill of sale IOU

ارجاع به لغت invoice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «invoice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invoice

لغات نزدیک invoice

پیشنهاد بهبود معانی