با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Swear By

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb
    قسم خوردن، سوگند یاد کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - swear by god
    - به خدا قسم
    - I swear by my life.
    - به جان خودم قسم می‌خورم.
    phrasal verb
    اعتقاد داشتن، اطمینان داشتن
    - My dad swears by these vitamin pills.
    - پدرم به این قرص‌های ویتامین عمیقاٌ ایمان دارد.
    - At the Morse School, teachers swear by the results.
    - در مدرسه معلم‌ها به نتایج امتحانات اطمینان داشتند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد swear by

    1. verb be certain, recommend
      Synonyms: advocate, back, bank on, believe in, be satisfied with, compliment, depend on it, endorse, go on the record for, have faith in, plug, praise, put in a good word, speak highly of, speak well of, stand by, suggest, think highly of, vouch for

    ارجاع به لغت swear by

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swear by» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swear-by-something

    لغات نزدیک swear by

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار