امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Swear

swer sweə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    swore
  • شکل سوم:

    sworn
  • سوم‌شخص مفرد:

    swears
  • وجه وصفی حال:

    swearing
  • شکل جمع:

    swears

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
سوگند خوردن، قسم خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to swear on one's honor
- به شرافت خود قسم خوردن
- I think he took the money but I couldn't swear to it.
- فکر می‌کنم او پول را برداشت؛ ولی صددرصد مطمئن نیستم.
- I have sworn to tell the truth.
- سوگند خورده‌ام که حقیقت را بگویم.
- to swear by the Koran
- به قرآن قسم خوردن
- He decided to swear off gambling.
- تصمیم گرفت با خود عهد کند که دیگر قمار‌بازی نکند.
verb - transitive
قسم دادن
- to swear witnesses
- شاهدان را قسم دادن
verb - intransitive
ناسزا گفتن
- Children swore at me and ran off.
- بچه‌ها به من فحش دادند و فرار کردند.
- It is wrong to swear and shout.
- ناسزا گفتن و فریاد زدن اشتباه است.
noun countable
قسم
noun countable
فحش، ناسزا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swear

  1. verb declare under oath
    Synonyms: affirm, assert, attest, avow, covenant, cross one’s heart, depend on, depose, give one’s word, give witness, have confidence in, maintain, make an affidavit, pledge oneself, plight, promise, rely on, say so, state, state under oath, swear by, swear to God, swear up and down, take an oath, testify, trust, vouch, vow, warrant
  2. verb speak profanely; be vulgar
    Synonyms: bedamn, be foul-mouthed, blaspheme, curse, cuss, execrate, flame, imprecate, take name in vain, talk dirty, use bad language, utter profanity

Phrasal verbs

  • swear by

    قسم خوردن، سوگند یاد کردن

    اعتقاد داشتن، اطمینان داشتن

  • swear for

    تضمین کردن، اطمینان دادن، ضمانت کردن

  • swear in

    با سوگند به شغلی وارد کردن، با مراسم تحلیف به کاری گماشتن

  • swear off

    ترک چیزی را با خود عهد کردن

  • swear out

    با اقامه‌ی ادعا و ادای سوگند حکم جلب کسی را گرفتن

لغات هم‌خانواده swear

ارجاع به لغت swear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swear

لغات نزدیک swear

پیشنهاد بهبود معانی