با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gatekeeper

ˈɡeɪtˌkiːpər ˈɡeɪtˌkiːpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    دروازه‌بان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gatekeeper

  1. noun watchperson
    Synonyms: doorkeeper, guard, lookout, monitor, protector, security officer, sentinel, sentry

ارجاع به لغت gatekeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gatekeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gatekeeper

لغات نزدیک gatekeeper

پیشنهاد بهبود معانی