فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gatekeep

ˈɡeɪtkiːp ˈɡeɪtkiːp

گذشته‌ی ساده:

gatekept

شکل سوم:

gatekept

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

دروازه‌بانی کردن (تلاش برای کنترل اینکه چه کسی منابع یا قدرت یا فرصت‌های خاص را دریافت می‌کند و چه کسی نمی‌تواند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She tends to gatekeep opportunities within the company, limiting others' chances for growth.

تمایل دارد فرصت‌های درون شرکت را دروازه‌بانی و شانس رشد دیگران را محدود کند.

He constantly gatekeeps access to the network.

او دائماً دسترسی به شبکه را دروازه‌بانی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت gatekeep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gatekeep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gatekeep

لغات نزدیک gatekeep

پیشنهاد بهبود معانی