شکل نوشتاری دیگر این لغت: door-keeper
دربان، نگهبان در (ورودی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doorkeeper greeted everyone who entered the hotel lobby with a smile.
دربان با لبخند به همهی کسانی که وارد لابی هتل میشدند، خوشامد گفت.
The door-keeper's job was to ensure that only authorized personnel could enter the sensitive area.
وظیفهی نگهبان در این بود که اطمینان حاصل کند که فقط افراد مجاز وارد این منطقهی حساس شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doorkeeper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doorkeeper