فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Doorbell

ˈdɔːrbel ˈdɔːbel
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
زنگ در

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to ring the doorbell
- زنگ در را زدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doorbell

  1. noun chime
    Synonyms:
    ringer buzzer door knocker

ارجاع به لغت doorbell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doorbell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doorbell

لغات نزدیک doorbell

پیشنهاد بهبود معانی