با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Doorknob

ˈdɔːrnɑːb ˈdɔːnɒb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doorknobs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    دستگیره‌ی در، چفت در
    • - Please remember to sanitize the doorknob before leaving.
    • - لطفاً پیش‌از رفتن دستگیره‌ی در را ضدعفونی کنید.
    • - The shiny doorknob caught my attention as I entered the room.
    • - وقتی وارد اتاق شدم، دستگیره‌ی براق در توجهم را جلب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد doorknob

  1. noun A knob used to release the catch when opening a door (often called `doorhandle' in Great Britain)
    Synonyms: doorhandle

ارجاع به لغت doorknob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doorknob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doorknob

لغات نزدیک doorknob

پیشنهاد بهبود معانی