آخرین به‌روزرسانی:

Cuss

kʌs kʌs kʌs

گذشته‌ی ساده:

cussed

شکل سوم:

cussed

سوم‌شخص مفرد:

cusses

وجه وصفی حال:

cussing

شکل جمع:

cusses

معنی

noun adverb

( curse =) فحش، لعنت، فحش دادن، نفرین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cuss

  1. verb to invoke evil or injury upon
    Synonyms:
    curse damn anathematize execrate imprecate maledict
  1. verb to use profane or obscene language
    Synonyms:
    swear curse damn blaspheme imprecate
  1. noun a profane or obscene term
    Synonyms:
    swearword curse oath curse-word expletive swearing epithet blasphemy
  1. noun a boy or man
    Synonyms:
    lad fellow fella feller chap bloke gent pest pesterer gadfly blighter

Collocations

cuss word

کلمه‌ی رکیک، کلمه‌ی اهانت‌آمیز، دشنام، فحش، ناسزا

cussing and kicking

(با) فحش و لگد

سوال‌های رایج cuss

گذشته‌ی ساده cuss چی میشه؟

گذشته‌ی ساده cuss در زبان انگلیسی cussed است.

شکل سوم cuss چی میشه؟

شکل سوم cuss در زبان انگلیسی cussed است.

شکل جمع cuss چی میشه؟

شکل جمع cuss در زبان انگلیسی cusses است.

وجه وصفی حال cuss چی میشه؟

وجه وصفی حال cuss در زبان انگلیسی cussing است.

سوم‌شخص مفرد cuss چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cuss در زبان انگلیسی cusses است.

ارجاع به لغت cuss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cuss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cuss

لغات نزدیک cuss

پیشنهاد بهبود معانی