آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Chap

tʃæp tʃæp

گذشته‌ی ساده:

chapped

شکل سوم:

chapped

سوم‌شخص مفرد:

chaps

وجه وصفی حال:

chapping

شکل جمع:

chaps

معنی chap | جمله با chap

noun adverb

معامله کردن، انتخاب کردن، شکاف دادن، ترکاندن،خشکی زدن پوست، زدن، مشتری، مرد، جوانک، شکاف، ترک، فک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

David is a nice chap.

دیوید پسر خوبی است.

During winter, our hands would chap and we would rub them with Vaseline.

در زمستان دست‌هایمان ترک می‌خورد و وازلین به آن می‌مالیدیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

chapped lips

لب‌های ترکیده (ترک‌خورده)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chap

  1. noun a grown man referred to familiarly, jokingly, or as a member of one's set or group
  1. verb to subject to friction
    Synonyms:
    chafe roughen crack open

سوال‌های رایج chap

گذشته‌ی ساده chap چی میشه؟

گذشته‌ی ساده chap در زبان انگلیسی chapped است.

شکل سوم chap چی میشه؟

شکل سوم chap در زبان انگلیسی chapped است.

شکل جمع chap چی میشه؟

شکل جمع chap در زبان انگلیسی chaps است.

وجه وصفی حال chap چی میشه؟

وجه وصفی حال chap در زبان انگلیسی chapping است.

سوم‌شخص مفرد chap چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد chap در زبان انگلیسی chaps است.

ارجاع به لغت chap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chap

لغات نزدیک chap

پیشنهاد بهبود معانی