امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Buyer

ˈbaɪər ˈbaɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    buyers

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1
خریدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I have a buyer for your house.
- برای منزلتان خریداری دارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد buyer

  1. noun someone who purchases
    Synonyms:
    client consumer customer easy make emptor end user patron prospect purchaser representative shopper sucker user vendee
    Antonyms:
    marketer seller

ارجاع به لغت buyer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buyer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/buyer

لغات نزدیک buyer

پیشنهاد بهبود معانی