آخرین به‌روزرسانی:

Client

ˈklaɪənt ˈklaɪənt

شکل جمع:

clients

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

مشتری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

Several large companies are the clients of this advertising agency.

چندین شرکت بزرگ مشتری این آژانس تبلیغاتی هستند.

The sales team worked hard to attract new clients.

تیم فروش برای جذب مشتریان جدید سخت تلاش کردند.

noun countable

حقوق موکل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Doctors have patients but lawyers have clients.

دکترها مریض دارند؛ ولی وکلا موکل.

The lawyer's client was accused of a serious crime.

موکل وکیل به جنایتی بزرگ متهم شد.

noun countable

کامپیوتر کلاینت، کارخواه (نرم‌افزار کاربردی یا سامانه‌ای که از طریق یک شبکه به خدمات یک سامانه‌ی رایانه‌ای دیگر به نام سرور یا کارساز دسترسی دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

The client requested access to a specific file stored on the server.

کلاینت درخواست دسترسی به یک فایل خاص ذخیره‌شده در سرور را داده است.

The server has the ability to handle multiple clients simultaneously.

سرور این قابلیت را دارد که چندین کارخواه را به طور همزمان مدیریت کند.

noun countable

مددجو

The social worker met with her client to discuss her progress in therapy.

مددکار اجتماعی با مددجوی خود ملاقات کرد تا در مورد پیشرفت او در درمان صحبت کند.

The client requested a meeting with their case worker.

مددجو درخواست ملاقات با مددکار پرونده‌ی خود را داشت.

noun countable

وابسته

Russia and her clients

روسیه و وابستگانش

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد client

  1. noun customer
    Synonyms:
    customer shopper buyer purchaser consumer patient follower dependent patron habitué applicant disciple ward protégé protégée believer front head walk-in chump mark
    Antonyms:
    owner manager

سوال‌های رایج client

معنی client به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی Client در زبان فارسی به «مشتری» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی "مشتری" یا همان Client، بسته به زمینه‌ی استفاده، معانی و کاربردهای مختلفی دارد، اما در اصل به شخص یا نهادی اطلاق می‌شود که خدمات یا کالاهایی را از فرد یا سازمانی دیگر دریافت می‌کند. این رابطه معمولاً بر پایه‌ی اعتماد، نیاز و ارائه‌ی ارزش شکل می‌گیرد. نقش مشتری در هر کسب‌وکار یا خدماتی، نقشی محوری و تعیین‌کننده است و رضایت او یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های موفقیت به‌شمار می‌آید.

در دنیای کسب‌وکار، مشتری‌ها ستون اصلی هر تجارت به‌حساب می‌آیند. شرکت‌ها تمام تلاش خود را می‌کنند تا با شناخت دقیق نیازهای مشتری، ارائه‌ی محصولات یا خدمات باکیفیت، و برقراری ارتباط مؤثر، وفاداری مشتری را جلب کنند. رضایت مشتری نه‌تنها به فروش بیشتر منجر می‌شود، بلکه به تبلیغ دهان‌به‌دهان، تصویر برند و بقاء بلندمدت یک کسب‌وکار نیز کمک شایانی می‌کند. امروزه بسیاری از شرکت‌ها با جمع‌آوری داده‌های رفتاری مشتریان، تحلیل‌های دقیقی برای بهبود تجربه‌ی کاربری ارائه می‌دهند.

در حوزه‌ی فناوری اطلاعات، به‌ویژه در معماری شبکه‌ها و نرم‌افزارها، Client به معنای «کلاینت» یا دستگاه/نرم‌افزاری است که از سرور درخواست خدمات می‌کند. برای مثال، مرورگری مثل Chrome یک کلاینت است که به سروری مثل Google درخواست می‌فرستد و اطلاعات دریافت می‌کند. این مدل ارتباطی که به «مدل کلاینت-سرور» شناخته می‌شود، یکی از پایه‌های اصلی ساختار اینترنت و خدمات آنلاین امروزی است. کلاینت‌ها می‌توانند سبک یا سنگین، وب‌محور یا مبتنی بر اپلیکیشن باشند و نقش آن‌ها در بهره‌برداری از منابع سرور بسیار حیاتی است.

در خدمات حقوقی، روان‌شناسی، مشاوره و زمینه‌های مشابه نیز واژه‌ی Client به افراد یا نهادهایی اطلاق می‌شود که از تخصص یک حرفه‌ای بهره‌مند می‌شوند. در این موارد، رابطه‌ی میان متخصص و مشتری بسیار حساس‌تر است و اغلب مبتنی بر اعتماد، حفظ حریم خصوصی و رعایت اصول اخلاقی می‌باشد. برای مثال، در روان‌درمانی، واژه‌ی «مراجع» نیز معادل Client به‌کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی تعهد درمان‌گر به درک، حمایت و راهنمایی فرد است.

همچنین در تبلیغات، بازاریابی و طراحی، Client معمولاً به کارفرمایی اشاره دارد که پروژه یا سفارش مشخصی را به یک آژانس یا فریلنسر واگذار می‌کند. در این رابطه، فهم دقیق نیازهای مشتری، مدیریت توقعات و تحویل نتیجه‌ی رضایت‌بخش، اهمیت فراوانی دارد. در این‌گونه همکاری‌ها، حفظ ارتباط حرفه‌ای و شفافیت در مراحل کار، عامل موفقیت پروژه محسوب می‌شود.

شکل جمع client چی میشه؟

شکل جمع client در زبان انگلیسی clients است.

ارجاع به لغت client

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «client» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/client

لغات نزدیک client

پیشنهاد بهبود معانی